سوء تفاهمی به نام ثبت اختراع
نویسنده: امیرحسین برنائی (مدیر شرکت ایده سازان عصر آفتاب، مدرس و مشاور حوزه مالکیت فکری و ثبت اختراع)
"حق نشر این مقاله متعلق به شرکت ایده سازان عصر آفتاب است و هرگونه بازنشر متن و یا تخلیص آن بدون اجازه و ذکر نام صاحب اثر و امتیاز ممنوع است."
بیابید از اینجا شروع کنیم. اولین تصوری که با شنیدن کلمه اختراع و مخترع به ذهن شما خطور میکند چیست؟ آیا اختراع را یک دستگاه عجیب و غریب شخصیت کارتونی کودکان دهه شصت یعنی پرفسور بالتازار، و مخترع را یک فرد – و نه یک گروه – که با بهره از نبوغ فردی خود چیزی را ساخته و به دنبال افرادی میگردند که کارایی دستاورد خود را به آنها اثبات کرده و برای سرمایه گذاری مجابشان کنند، میبینید.
من به عنوان کسی که بخش زیادی از وقت روزانه خود را در ارتباط با مخترعان، اختراعات و حتی سیاستگذاران حوزه علم و فناوری هستم، به وفور مشاهده میکنم که تصوری که ما از مقوله اختراع، ثبت اختراع و مخترع داریم با واقعیت های دنیا امروز بسیار متفاوت و حتی متناقض است. نگاه خیلی از افراد در ایران به مقوله اختراع و ثبت آن به اشتباه، موضوعی لوکس است که برای اثبات توانمندی علمی مخترع ثبت میشود. پس بیاید امروز این سوء تفاهمها را برطرف کنیم!
قبل از هر چیز باید به این نکته توجه کنیم که قوانین ثبت اختراع یکی از زیر مجموعه قوانین مالکیت فکری و مالکیت صنعتی است. متاسفانه در ایران علیرغم سابقه طولانی وجود قوانین مالکیت صنعتی – اولین قوانین مالکیت صنعتی ایران به دهه ۱۳۱۰ (۱۹۲۰ میلادی) برمیگردد! – هیچگاه در این حوزه نه از نظر ساختار اداری و نه از نظر فرهنگی در جایگاه خوبی قرار نداشتیم. برای این پدیده نامبارک میتوان دلایل متعددی را بیان کرد. اولین دلیل را عقب ماندگی صنعتی و شروع دیرهنگام فرآیند صنعتی شدن در ایران، میتوان ذکر کرد. در دنیا اختراع از دل صنعت بیرون میآید. یک صنعت پویا و پیشرو نیاز به خلق فناوری جدید دارد. پس اولین سوء تفاهم را حل کنیم!
ثبت اختراع یک ابزار تجاری است و نه علمی. خاستگاه تولید اختراع یا بهتر بگوییم فناوری در دنیا، شرکتهای معظم صنعتی و فناور هستند. در دنیای امروز با وجود پیچیدگیهای فراوان فنی دیگر جایی برای اختراعات ساده که بدون سرمایه گذاری متناسب در واحدهای تحقیق و توسعه تولید میگردند، نیست. انگیزه به اختراع نیز همواره از دل نیاز و نقصانی که در جامعه به آن احساس شده است، بیرون میآید. پس اختراعات از دل نیازهای احساس شده و بدون پاسخ مانده جامعه بیرون میآید. این موضوعی ساده ولی بسیار مهم است.
برای اینجانب مواردی پیش آمده که اشخاص با تعصب از دستاوردی که به عنوان اختراع میخواستند به ثبت برسانند صحبت کردهاند ولی از بیان اینکه دقیقاً مشتری این اختراع در جامعه کیست و چه نیازی از جامعه را رفع میکند یا چه برتری هایی نسبت به راه حلهای پیشین دارند عاجز بودند. البته این بدان معنی نیست که اختراعات منفرد و اصطلاحا اختراعات داخل گاراژی (*) دیگر وجود ندارد بلکه عرصه برای تجاری سازی و توفیق این نوع اختراعات نسبت به ۵۰ سال گذشته بسیار کمتر شده است. پس اختراعات امروز از دل شرکتهای پیشرو دنیا که با صرف هزینه زیاد و برنامه مشخص در حال تحقیق و توسعه هستند بیرون آمده و مسیر آینده زندگی ما را ترسیم میکند. از این رو تعداد ثبت اختراعات یک شرکت به عنوان شاخصی از قدرت فناوری آن شرکت محسوب میشود و یکی از متغیرهای مهم در ارزش گذاری مادی یک شرکت است.
همانطور که اشاره شد، اختراعات ثبت شده (پتنتها) در دنیا شاخص قدرت فناوری صاحبان آن است. اگر ما به وضعیت صنایع، شرکتهای دانش بنیان و دانشگاهها در حوزه فناوری نگاهی داشته باشیم، میتوان گفت درک ما از فناوری و حرکت ما در جهت تولید فناوری بسیار نوپا است. زمانی که فناوری و اختراع به معنی واقعی کلمه وجود نداشته باشد پس شناخت سازوکار ثبت اختراع، قوانین و سازوکار اجرایی آن نیز محلی از اعراب پیدا نمیکند. بیاید یک سوءتفاهم دیگر را نیز رفع کنیم، ثبت اختراع یک موضوع لوکس و علمی نیست بلکه ابزاری تجاری است که در وهله اول از دستاوردهای فنی ما در برابر استفاده دیگران حفاظت و این انحصار مشروع در بازار برای ما ارزش مادی ایجاد کرده و در نهایت ارزش شرکتها را بالا میبرد. ثبت اختراع ابزاری برای حفاظت از دستاوردهای ما جهت ایجاد انحصار در بازار، است. به همین دلیل سیستم ثبت اختراع در اکثر قریب به اتفاق کشورهای دنیا در زیر مجموعه ساختار قوه مجریه و حتی بعضا زیر مجموعه وزارت اقتصادی و بازرگانی دولتها تعریف میگردد.
درک درست این موضوع در این زمان برای ما از هر زمان دیگری مهمتر است. دلیل آن این است که بخشهایی از صنایع سیاستگذاران ما هرچند قلیل و محدود، گویی از خواب غفلت چندین ساله بلند شده اند و کم کم به درک این موضوع رسیده اند که تولید فناوری و رشد فناوری نه تنها لازمه توسعه پایدار است بلکه تنها راه توسعه ایران است. زیرا ساخت توسعه فناوری در گرو حفاظت دستاوردهای فنی بر اساس یک سیستم ثبت اختراع و به طور کلی نظام مالکیت صنعتی مقتدر است. لازمه آن نیز تغییر نگرش حاکمیت و ایجاد سازوکاری به روز، در اجرا و مجموعه قوانین صحیح است. درست است که این گفتمان هنوز در بخش عمده ای از صنایع ایران چندان رسوخ پیدا نکرده که شاید ریشه آن بی نیازی از بهبود محصول به دلیل ساختارهای دولتی و انحصاری بوده است، اما اقتصاد دانش بنیان هرچند هم اکنون حجم کمی از اقتصادی ایران را شامل میشود ولی راه خود را کم کم با وجود پیچ و خم های زیاد در حال پیدا کردن است. پس چشمها را باید شست! از این پس جور دیگر باید دید. (تا دیر نشده است!)
این همان سازوکاری است که در کشورهای مختلف دنیا بیش از چند صد سال قدمت داشته و ضامن پیشرفت پایدار فناوری کشورهای پیشرو است. از ثبت اختراع به عنوان وسیله ای برای حفاظت از دارایی های نامشهود ما استفاده میشود که سهمی انحصاری در بازار را برای ما ایجاد میکند و موجب رشد شرکتها در بازار میگردد. در واقع قوانین مالکیت صنعتی این اختیار را به ما میدهد تا با تکیه بر ثبت اختراع، ثبت علامت تجاری و البته جلوگیری از رقابت غیر منصفانه و… از حقوق و داراییهای نامشهود (Intangible Assets) خود حفاظت کنیم.
البته در این میان سوء تفاهم دیگری نیز در مورد اختراع و ثبت اختراع وجود دارد که خطر آن کمتر از خطرات تلقیهای اشتباه دیگر نیست. افرادی در اثبات ناکارامد بودن ثبت اختراع و حفاظت از مالکیت فکری، همواره مقوله ثبت اختراع و تجاری سازی اختراع را در کنار هم قرار داده و به این شکل استدلال میکنند که چون تجاری سازی اختراعات چه در دنیا و چه در ایران کم بوده پس اساسا مقوله ثبت اختراع بی فایده است. این استدلال از چندین منظر اشتباه است. اولا بر اساس چه آمار و دادهای میزان تجاری سازی اختراعات سنجیده شده است؟ بنده همواره اعدادی از درصد تجاری سازی اختراعات از دهان افرادی حتی در مناسب بالای سیاست گذاری شنیده ام که در جستجوهای زیاد در مقالات و منابع حتی به اعداد نزدیک به آن هم اشاره نشده است و از نظر بنده بیشتر شبیه افسانه ای است که زبان به زبان بدون مدرک و مرجع به آن استناد میگردد.
همچنین بسیاری از اوقات از بنده سوال میگردد که به طور مثال چند درصد اختراعات ثبت شده توسط شرکتهای بزرگی مانند سامسونگ، اپل و غیره تجاریسازی میشود؟ این سوال نیز به دلیل عدم درک جایگاه ثبت اختراع و دارایی فکری اساسا اشتباه است. پاسخ این سئوال این است که اختراعات ثبت شده شرکتهای بزرگ بخشی از ارزش چند صد و گاه هزار میلیاردی آن شرکتها است. بر اساس مطالعات فراوان پیش از ۸۰% ارزش شرکتهای موجود در لیست S&P 500 بورس نیویورک، مربوط به داراییهای نامشهود آن است. این در حالی است که این عدد در دهه ۷۰ میلادی کمتر از ۲۰% بوده است!
(کلیک نمایید)
پس ثبت اختراع برای این شرکتها یکی از منابع سرمایهای است که ارزش نهایی آن شرکتها را در بورس و نزد سرمایه گذاران بالا میبرد. درست است که اگر به صورت منفرد به هر یک از اختراعات ثبت شده نگاه کنیم باید استفاده از آن را در یک محصول ببینیم ولی در نگاه کلان مجموعه اختراعات ثبت شده، موجب ایجاد انحصار فناوری در دست آن شرکتها میشود و انحصار در فناوری به معنی برتری و سهم بیشتر از بازار است که دیگران را مجبور به خرید فناوری یا دریافت مجوز بهره برداری (لیسانس) از آن شرکت کرده و این یعنی سود و درآمد بیشتر. پس شرکتها با تمام توان در پی بزرگتر کردن سبد اختراعات ثبت شده خویش هستند.
در سرفصل محاسباتی ارزش هر شرکت در هر سال، بخش داراییهای نامشهود آن شامل ارزش اختراعات، برند، حقوق نشر و… قیمت گذاری و به عنوان ارزش آن شرکت محاسبه میشود. البته در خصوص، شرکتهای کوچک، سایر مراکز پژهشی و دانشگاهها نیز مدلهای دیگر تجاری سازی نیز وجود دارد که در این مقال نمیگنجد و در سایر نوشتارها به آن پرداخته میشود ولی اشتراک و پایه همه این مدلها، حفاظت از دستاورد فنی در قالب قوانین مالکیت فکری است.
همچنین در تمام دنیا روند تجاری اختراعات و فناوریهای جدید را بسته به موضوع آن – حوزههای الکترونیک سریعتر و حوزه های دارویی، بهداشت و پزشکی کندتر – بین ۳ الی ۷ سال تخمین میزنند. لذا در اظهار نظر در خصوص این که چه چیزی تجاری شده است یا نه باید زمان را مد نظر داشت.
در نهایت باید این موضوع را در نظر داشت که اساس ثبت اختراع و نظام ثبت اختراع مستقیما کاری با تجاریسازی ندارد بلکه به عنوان بستری برای تجاری سازی وظیفه حفاظت از دارایی را دارد. ارزش اختراع را نیاز بازار و همچنین فناوریهای رقیب تعیین میکند. به بیان سادهتر برای بهره برداری از یک دارایی مشهود مانند زمین در وهله اول شما باید سند مالکیت آن را داشته باشید ولی ارزش زمین را موقعیت و سایر پارامتر ها تعیین میکند. ولی اگر همان زمین چه در طول زمان ارزشمند شده باشد یا از ابتدا ارزشمند باشد بدون وجود سند مالکیت سودی برای مالک ندارد!
در این نوشتار سعی شده است تا با بیان سادهای به مفاهیم عمیق مالکیت فکری پرداخته شود. بدیهی است تا پاسخی به این نوع سوالات وجود نداشته باشد همواره ما با تشکیکها و شبهات در خصوص لزوم اصلاح نظام مالکیت فکری خود روبرو خواهیم بود.
پاورقیها
"حق نشر این مقاله متعلق به شرکت ایده سازان عصر آفتاب است و هرگونه بازنشر متن و یا تخلیص آن بدون اجازه و ذکر نام صاحب اثر و امتیاز ممنوع است."